دست خط
گل آفتاب گردون
گل آفتابگردونمون آب میخواست و ما دستمون بند بود. آب میخواست، ما اونجا نبودیم، ندیدیم، نرسیدیم. گل آفتابگردونمون پژمرد و ما توجه نکردیم. خندیدیم و بهش پشت کردیم. خیال کردیم زندگی باید مهمتر از یه گل باشه، ولی خبر نداشتیم...
گل آفتابگردونمون آب میخواست و ما دستمون بند بود. آب میخواست، ما اونجا نبودیم، ندیدیم، نرسیدیم. گل آفتابگردونمون پژمرد و ما توجه نکردیم. خندیدیم و بهش پشت کردیم. خیال کردیم زندگی باید مهمتر از یه گل باشه، ولی خبر نداشتیم...