داستان شما،
نقطه شروع تحول شماست.

در «دست‌خط»، ما به قدرت نوشتن برای شنیده شدن و رشد کردن ایمان داریم. اینجا فضایی‌ست برای اشتراک گذاشتن قصه‌های واقعی، شرکت در رویدادهای الهام‌بخش، و آغاز مسیر توسعه فردی با دوره‌های حضوری و آنلاین ما.

۸

رویداد موفق

۵۰

شرکت‌کننده

۹۰٪

حس رضایت کاربران

۵

تسهیل‌گر و مربی

نقطه عطف
داستان لحظه‌ای که همه‌چیز تغییر کرد

چرا دست خط ؟‌

با خیال راحت بنویس، منتشر کن، و خودت رو بشنو...

فضای امن برای نوشتنِ بی‌پرده

در «دست‌خط»، هویت شما محفوظ است. انتخاب با شماست که قصه‌تان ناشناس، با نام مستعار یا با نام خودتان منتشر شود. اینجا امن‌ترین فضا برای اشتراک‌گذاری آسیب‌پذیری‌هاست.

اینجا خبری از لایک نیست

ما نوشتن را از قید «تعداد لایک» و «قضاوت» رها کردیم. اینجا می‌نویسید تا آرام شوید، خودتان را پیدا کنید و رها شوید؛ نه اینکه نگران باشید چند نفر شما را تایید می‌کنند.

از «نوشتن» تا «شنیده شدن»

  • «دست‌خط» فقط برای خوانده شدن نیست. قصه‌های منتخب، شانس این را دارند که با صدای حرفه‌ای (در پادکست دست‌خط) بازگو شوند و الهام‌بخش هزاران نفر دیگر باشند.

 

پیوستن به جامعه «هم‌قصه»‌ها

شما تنها نیستید. اینجا با خواندن داستان‌های دیگران و شرکت در دوره‌ها و رویدادهای ما، با جامعه‌ای از افرادی همراه می‌شوید که شما را قضاوت نمی‌کنند، بلکه «حس» می‌کنند.

آخرین قصه‌های شنیدنی

بزرگ شدن یعنی راه رفتن با زخم‌ها

دوستی می‌گفت بزرگ شدن یا بلوغ یعنی ادامه دادن.یعنی اینو فهمیده باشی که تو هر شرایطی باید ادامه بدی، زندگی...

قصه منو گوش کن
خوشحالیِ بی‌دلیل

گوشیمو تو ماشین آقای اسنپ جا گذاشتم.به خودم زنگ زدم، گفتم گوشیم تو ماشینتون جا مونده.گفت آره، نگران نباش، من...

قصه منو گوش کن
خوشحالیِ ناتمام

یه جمله‌ای این چندوقت مدام توی ذهنم تکرار میشه:«جایی رو ترک کردم که در اونجا خوشحال نبودم، اما ترک اونجا...

قصه منو گوش کن
چند وقته که دارم حسش می‌کنم.گاهی مبهم و گاهی شفاف حسش می‌کنم.

میشه گفت یه مرحله از بودن، از راه نرفته، تجربه‌های نداشته، زندگی‌های نکرده. یه فصلیه که خیلی چیزا اینجا برات...

قصه منو گوش کن
کاش تو دنیا مشکلی به اسم مشکل روانی وجود نداشت

کاش تو دنیا مشکلی به اسم مشکل روانی وجود نداشت، کاش همه روح‌ها سالم بودن، سال‌هاست باکسی زندگی می‌کنم که...

قصه منو گوش کن
می‌خواستم بگم، اما دیگه نبود…

می‌خوام اینطوری شروع کنم… وقتی که دنیا برام قشنگی نداشت یا شاید بهتره اینطوری بگم، وقتی دنیا تو اوج جوزی...

قصه منو گوش کن
گل افتابگردون

گل آفتابگردونمون آب می‌خواست و ما دستمون بند بود. آب می‌خواست، ما اونجا نبودیم، ندیدیم، نرسیدیم. گل آفتابگردونمون پژمرد و...

قصه منو گوش کن

چرا «دست‌خط» متولد شد؟

“سلام، من پیمان هستم.

همه‌چیز از یک جمله ساده شروع شد: «کاش می‌شد بی‌واسطه فقط یه بار حرفام رو بگم…»

سال‌ها به‌عنوان پادکستر و تسهیل‌گر توسعه فردی، شنونده داستان آدم‌ها بودم. می‌دیدم که «نوشتن» و «گفتن» چطور می‌تواند حال آدم‌ها را خوب کند.

اما فهمیدم «شنیده شدن» تازه قدم اول است. قدم بعدی، «رشد کردن» از دل همان داستان‌هاست.

«دست‌خط» این‌طور متولد شد.

اینجا فقط جایی برای نوشتن قصه‌هایتان نیست؛ اینجا نقطه شروعی‌ست برای بازنویسی آگاهانه داستان زندگی‌تان، همراه با راهنمایی تخصصی در دوره‌ها و رویدادهای ما.”